شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
1 - پیشکش به حضور اعلیحضرت امیرامان الله خان فرمانروای دولت مستقلهٔ افغانستان خلد الله ملکه و اجلاله
2 - شهید ناز او بزم وجود است
3 - دل من روشن از سوز درون است
4 - به باغان باد فروردین دهد عشق
5 - عقابان را بهای کم نهد عشق
6 - ببرگ لاله رنگ آمیزی عشق
7 - نه هر کس از محبت مایه دار است
8 - درین گلشن پریشان مثل بویم
9 - جهان مشت گل و دل حاصل اوست
10 - سحر می گفت بلبل باغبان را
11 - جهان ما که نابود است بودش
12 - نوای عشق را ساز است آدم
13 - نه من انجام و نی آغاز جویم
14 - دلا نارائی پروانه تا کی
15 - تنی پیدا کن از مشت غباری
16 - ز آب و گل خدا خوش پیکری ساخت
17 - به یزدان روز محشر برهمن گفت
18 - گذشتی تیز گام ای اختر صبح
19 - تهی از های و هو میخانه بودی
20 - ترا ای تازه پرواز آفریدند
21 - چه لذت یارب اندر هست و بود است
22 - شنیدم در عدم پروانه میگفت
23 - مسلمانان مرا حرفی است در دل
24 - بکویش ره سپاری ای دل ایدل
25 - رهی در سینهٔ انجم گشائی
26 - سحر در شاخسار بوستانی
27 - ترا یک نکتهٔ سر بسته گویم
28 - بهل افسانهٔ آن پا چراغی
29 - ترا از خویشتن بیگانه سازد
30 - زیان بینی ز سیر بوستانم
31 - برون از ورطهٔ بود و عدم شو
32 - ز مرغان چمن نا آشنایم
33 - جهان یارب چه خوش هنگامه دارد
34 - سکندر با خضر خوش نکته ئی گفت
35 - سریر کیقباد ، اکلیل جم خاک
36 - اگر در مشت خاک تو نهادند
37 - دمادم نقش های تازه ریزد
38 - چو ذوق نغمه ام در جلوت آرد
39 - چه میپرسی میان سینه دل چیست
40 - خرد گفت او بچشم اندر نگنجد
41 - کنشت و مسجد و بتخانه و دیر
42 - نه پیوستم درین بستان سرا دل
43 - به خود باز آورد رند کهن را
44 - سفالم را می او جام جم کرد
45 - خرد زنجیری امروز و دوش است
46 - خرد اندر سر هر کس نهادند
47 - گدای جلوه رفتی بر سر طور
48 - بگو جبریل را از من پیامی
49 - همای علم تا افتد بدامت
50 - خرد بر چهرهٔ تو پرده ها بافت
51 - دلت می لرزد از اندیشهٔ مرگ
52 - ز پیوند تن و جانم چه پرسی
53 - مرا فرمود پیر نکته دانی
54 - ز رازی معنی قرآن چه پرسی؟
55 - من از بود و نبود خود خموشم
56 - ز من با شاعر رنگین بیان گوی
57 - ز خوب و زشت تو ناآشنایم
58 - تو ای شیخ حرم شاید ندانی
59 - چو تاب از خود بگیرد قطرهٔ آب
60 - من ای دانشوران در پیچ و تابم
61 - میارا بزم بر ساحل که آنجا
62 - سراپا معنی سر بسته ام من
63 - مگو از مدعای زندگانی
64 - اگر کردی نگه بر پارهٔ سنگ
65 - وفا ناآشنا بیگانه خو بود
66 - مپرس از عشق و از نیرنگی عشق
67 - مشو ای غنچهٔ نورسته دلگیر
68 - مرا روزی گل افسرده ئی گفت
69 - جهان ما که پایانی ندارد
70 - به مرغان چمن همداستانم
71 - نماید آنچه هست این وادی گل
72 - تو خورشیدی و من سیارهٔ تو
73 - خیال او درون دیده خوشتر
74 - دماغم کافر زنار دار است
75 - صنوبر بندهٔ آزادهٔ او
76 - ز انجم تا به انجم صد جهان بود
77 - بپای خود مزن زنجیر تقدیر
78 - دل من در طلسم خود اسیر است
79 - نوا در ساز جان از زخمهٔ تو
80 - نفس آشفته موجی از یم اوست
81 - ترا درد یکی در سینه پیچید
82 - کرا جوئی چرا در پیچ و تابی
83 - تو ای کودک منش خود را ادب کن
84 - نه افغانیم و نی ترک و تتاریم
85 - نهان در سینهٔ ما عالمی هست
86 - دل من ای دل من ایدل من
87 - چه گویم نکتهٔ زشت و نکو چیست
88 - کسی کو درد پنهانی ندارد
89 - چه پرسی از کجایم چیستم من ؟
90 - به چندین جلوه در زیر نقابی
91 - دل از منزل تهی کن پا بره دار
92 - بیا ای عشق ای رمز دل ما
93 - سخن درد و غم آرد ، درد و غم به
94 - نه من بر مرکب ختلی سوارم
95 - کمال زندگی خواهی بیاموز
96 - تو میگوئی که آدم خاکزاد است
97 - دل بیباک را ضرغام رنگ است
98 - ندانم باده ام یا ساغرم من
99 - تو گوئی طایر ما زیر دام است
100 - چسان زاید تمنا در دل ما
101 - چو در جنت خرامیدم پس از مرگ
102 - جهان ما که جز انگاره ئی نیست
103 - چسان ای آفتاب آسمان گرد
104 - تراش از تیشهٔ خود جادهٔ خویش
105 - بمنزل رهرو دل در نسازد
106 - بیا با شاهد فطرت نظر باز
107 - میان آب و گل خلوت گزیدم
108 - ز آغاز خودی کس را خبر نیست
109 - دلا رمز حیات از غنچه دریاب
110 - فروغ او به بزم باغ و راغ است
111 - ز خاک نرگسستان غنچه ئی رست
112 - جهان کز خود ندارد دستگاهی
113 - دل من رازدان جسم و جان است
114 - گل رعنا چو من در مشکلی هست
115 - مزاج لالهٔ خود رو شناسم
116 - جهان یک نغمه زار آرزوئی
117 - دل من بی قرار آرزوئی
118 - دوام ما ز سوز ناتمام است
119 - مرنج از برهمن ای واعظ شهر
120 - حکیمان گرچه صد پیکر شکستند
121 - جهانها روید از مشت گل من
122 - هزاران سال با فطرت نشستم
123 - به پهنای ازل پر می گشودم
124 - درونم جلوهٔ افکار این چیست؟
125 - بخود نازم گدای بی نیازم
126 - اگر آگاهی از کیف و کم خویش
127 - چه غم داری ، حیات دل ز دم نیست
128 - تو ای دل تا نشینی در کنارم
129 - ز من گو صوفیان با صفا را
130 - چو نرگس این چمن نادیده مگذر
131 - تراشیدم صنم بر صورت خویش
132 - به شبنم غنچهٔ نورسته می گفت
133 - زمین را رازدان آسمان گیر
134 - ضمیر ین فکان غیر از تو کس نیست
135 - زمین خاک در میخانهٔ ما
136 - سکندر رفت و شمشیر و علم رفت
137 - ربودی دل ز چاک سینهٔ من
138 - ز پیش من جهان رنگ و بو رفت
139 - مرا از پردهٔ ساز آگهی نیست
140 - نوا مستانه در محفل زدم من
141 - عجم از نغمه های من جوان شد
142 - عجم از نغمه ام آتش بجان است
143 - ز جان بیقرار آتش گشادم
144 - مرا مثل نسیم آواره کردند
145 - خرد کرپاس را زرینه سازد
146 - ز شاخ آرزو بر خورده ام من
147 - خیالم کو گل از فردوس چیند
148 - عجم بحریست ناپیدا کناری
149 - مگو کار جهان نااستوار است
150 - رمیدی از خداوندان افرنگ
151 - قبای زندگانی چاک تا کی
152 - میان لاله و گل آشیان گیر
153 - بجان من که جان نقش تن انگیخت
154 - به گوشم آمد از خاک مزاری
155 - مشو نومید ازین مشت غباری
156 - جهان رنگ و بو فهمیدنی هست
157 - تو می گوئی که من هستم خدا نیست
158 - بساطم خالی از مرغ کباب است
159 - رگ مسلم ز سوز من تپید است
160 - بحرف اندر نگیری لامکانرا
161 - بهر دل عشق رنگ تازه بر کرد
162 - هنوز از بند آب و گل نرستی
163 - مرا ذوق سخن خون در جگر کرد
164 - گریز آخر ز عقل ذوفنون کرد
165 - گل نخستین
166 - دعا
167 - هلال عید
168 - تسخیر فطرت
169 - بوی گل
170 - نوای وقت
171 - فصل بهار
172 - حیات جاوید
173 - افکار انجم
174 - زندگی
175 - محاورهٔ علم و عشق
176 - سرود انجم
177 - نسیم صبح
178 - پند باز با بچهٔ خویش
179 - کرم کتابی
180 - کبر و ناز
181 - لاله
182 - حکمت و شعر
183 - کرمک شبتاب
184 - حقیقت
185 - حدی
186 - قطرهٔ آب
187 - محاورهٔ ما بین خدا و انسان
188 - ساقی نامه - در نشاط باغ کشمیر نوشته شد
189 - شاهین و ماهی
190 - کرمک شبتاب
191 - تنهائی
192 - شبنم
193 - عشق
194 - اگر خواهی حیات اندر خطر زی
195 - جهان عمل
196 - زندگی
197 - حکمت فرنگ
198 - حور وشاعر در جواب نظم گوته موسوم به حور و شاعر
199 - زندگی و عمل در جواب هاینه موسوم به «سؤالات»
200 - الملک ﷲ
201 - جوی آب
202 - نامهٔ عالمگیر (به یکی از فرزندانش که دعای مرگ پدر میکرد)
203 - بهشت
204 - کشمیر
205 - عشق
206 - بندگی
207 - غلامی
208 - چیستان شمشیر
209 - جمهوریت
210 - به مبلغ اسلام در فرنگستان
211 - غنی کشمیری
212 - خطاب به مصطفی کمال پاشا ایده الله
213 - طیاره
214 - عشق
215 - تهذیب
216 - بهار تا به گلستان کشید بزم سرود
217 - حلقه بستند سر تربت من نوحه کران
218 - می تراشد فکر ما هر دم خداوندی دگر
219 - مرا ز دیدهٔ بینا شکایت دگر است
220 - به این بهانه درین بزم محرمی جویم
221 - خیز و نقاب بر گشا پردگیان ساز را
222 - به ملازمان سلطان خبری دهم ز رازی
223 - بیا که ساقی گلچهره دست بر چنگ است
224 - صورت نپرستم من بتخانه شکستم من
225 - هوای فرودین در گلستان میخانه میسازد
226 - از ما بگو سلامی آن ترک تند خو را
227 - آشنا هر خار را از قصهٔ ما ساختی
228 - خوش آنکه رخت خرد را به شعلهای می سوخت
229 - بیار باده که گردون بکام ما گردید
230 - تیر و سنان و خنجر و شمشیرم آرزوست
231 - دانهٔ سبحه به زنار کشیدن آموز
232 - ز خاک خویش طلب آتشی که پیدا نیست
233 - موج را از سینهٔ دریا گسستن میتوان
234 - صد نالهٔ شبگیری صد صبح بلا خیزی
235 - باز به سرمه تاب ده چشم کرشمه زای را
236 - فریب کشمکش عقل دیدنی دارد
237 - حسرت جلوهٔ آن ماه تمامی دارم
238 - به شاخ زندگی ما نمی ز تشنه لبی است
239 - فرقی ننهد عاشق در کعبه و بتخانه
240 - بی تو از خواب عدم دیده گشودن نتوان
241 - این گنبد مینائی این پستی و بالائی
242 - به یکی از صوفیه نوشته شد
243 - دلیل منزل شوقم به دامنم آویز
244 - در جهان دل ما دور قمر پیدا نیست
245 - گریهٔ ما بی اثر ناله ما نارساست
246 - سوز سخن ز نالهٔ مستانهٔ دل است
247 - سطوت از کوه ستانند و بکاهی بخشند
248 - نه تو اندر حرم گنجی نه در بتخانه می آئی
249 - تب و تاب بتکدهٔ عجم نرسد بسوز و گداز من
250 - مثل آئینه مشو محو جمال دگران
251 - جهان عشق نه میری نه سروری داند
252 - خواجه ئی نیست که چون بنده پرستارش نیست
253 - بیا که بلبل شوریده نغمه پرداز است
254 - خاکیم و تند سیر مثال ستاره ایم
255 - عرب از سر شک خونم همه لاله زار بادا
256 - نظر تو همه تقصیر و خرد کوتاهی
257 - سر خوش از بادهٔ تو خم شکنی نیست که نیست
258 - اگرچه زیب سرش افسر و کلاهی نیست
259 - شعله در آغوش دارد عشق بی پروای من
260 - بتان تازه تراشیده ئی دریغ از تو
261 - پیام
262 - جمعیت الاقوام
263 - شو پنهاور و نیچه
264 - فلسفه و سیاست
265 - صحبت رفتگان (در عالم بالا)
266 - نیچه
267 - حکیم اینشتین
268 - بایرن
269 - نیچه
270 - جلال و هگل
271 - پتوفی
272 - محاوره ما بین حکیم فرانسوی اوگوست کنت و مرد مزدور
273 - هگل
274 - جلال و گوته
275 - پیغام برگسن
276 - میخانهٔ فرنگ
277 - موسیولینن و قیصر ولیم
278 - حکما
279 - شعرا
280 - خرابات فرنگ
281 - خطاب به انگلستان
282 - قسمت نامهٔ سرمایه دار و مزدور
283 - نوای مزدور
284 - آزادی بحر
285 - خرده (۱)
286 - خرده (۲)
287 - خرده (۳)
288 - خرده (۴)
289 - خرده (۵)
290 - خرده (۶)
291 - خرده (۷)
292 - خرده (۸)
293 - خرده (۹)
294 - خرده (۱۰)
295 - خرده (۱۱)
296 - خرده (۱۲)
297 - خرده (۱۳)
298 - خرده (۱۴)
299 - خرده (۱۵)
300 - خرده (۱۶)
پنل تبلیغاتی فوربیز
طراحی وب سایت تارنما
مرجع شماره موبایل