شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیسنایی - رباعی شمارهٔ ۱۵۸
سادات به یک بار همه مهجورند
کز سایهٔ حشمت تو مهتر دورند
از غایت مهر تو به دل رنجورند
گر شکر تو گویند به جان معذورند
سادات به یک بار همه مهجورند
کز سایهٔ حشمت تو مهتر دورند
از غایت مهر تو به دل رنجورند
گر شکر تو گویند به جان معذورند