شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیابوسعید ابوالخیر - رباعی شمارهٔ ۱۸۳
رخسارهات تازه گل گلشن روح
نازک بود آن قدر که هر شام و صبوح
نزدیک به دیده گر خیالش گذرد
از سایهٔ خار دیده گردد مجروح
رخسارهات تازه گل گلشن روح
نازک بود آن قدر که هر شام و صبوح
نزدیک به دیده گر خیالش گذرد
از سایهٔ خار دیده گردد مجروح