شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیامیرخسرو دهلوی - گزیدهٔ غزل ۳۲۲
برفت آن دل که با صبر آشنا بود
چه میگویم ؟ نمیدانم کجا بود ؟
همه شب دیدهام خفتن ندادست
که بوی گلرخ من باصبا بود
منال ای بلبل از بد عهدی گل
که تابودست خوبی بیوفا بود
برفت آن دل که با صبر آشنا بود
چه میگویم ؟ نمیدانم کجا بود ؟
همه شب دیدهام خفتن ندادست
که بوی گلرخ من باصبا بود
منال ای بلبل از بد عهدی گل
که تابودست خوبی بیوفا بود