شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
امیرخسرو دهلوی - گزیدهٔ غزل ۵۸۹

آن لاله و گل که بوستان ساخت همه

دانی ز کجا علم برافراخت همه

از بس که زمین سیر شد از خوردن خلق

هر خون که در و بود برانداخت همه