شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
محتشم کاشانی - شمارهٔ ۱۲

اشعث طماع عهد خود جمال قصه خوان

آن که چون او طامعی در بحر و بر صورت نیست

جمریانش ناگهان کشتند و هر فردی که بود

رست از اخذ و جهید آن خر گدای زرپرست

عقل چون تاریخ قتلش خواست از پیر خرد

گفت هر فردی که بود از اشعث طماع رست