شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیانوری - رباعی شمارهٔ ۴۱
عشقی که همه عمر بماند این است
دردی که ز من جان بستاند این است
کاری که کسش چاره نداند این است
وان شب که به روزم نرساند این است
عشقی که همه عمر بماند این است
دردی که ز من جان بستاند این است
کاری که کسش چاره نداند این است
وان شب که به روزم نرساند این است