شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیاوحدی - رباعی شمارهٔ ۵۴
خورشید که خاک ازو چو زر میگردد
از شوق رخ تو دربدر میگردد
یک جرعه میصاف تو در صافی ریخت
شد مست و درین میان به سر میگردد
خورشید که خاک ازو چو زر میگردد
از شوق رخ تو دربدر میگردد
یک جرعه میصاف تو در صافی ریخت
شد مست و درین میان به سر میگردد