شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیمولوی - رباعی شمارهٔ ۳۲۵
دلدارم گفت کان فلان زنده ز چیست
جانش چو منم عجب که بیجان چون زیست
گریان گشتم گفت که اینطرفهتر است
بیمن که دو دیدهٔ ویم چون بگریست
دلدارم گفت کان فلان زنده ز چیست
جانش چو منم عجب که بیجان چون زیست
گریان گشتم گفت که اینطرفهتر است
بیمن که دو دیدهٔ ویم چون بگریست