شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
مولوی - رباعی شمارهٔ ۹۵۲

دل آمد و گفت هست سوداش دراز

شب آمد و گفت زلف زیباش دراز

سرو آمد و گفت قد و بالاش دراز

او عمر عزیز ماست گو باش دراز