شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۵۲
جانی که درو تیره و روشن تو بوَد
آنجا به یقین جان تو بوَد تن تو بوَد
اینجاست که تو تویی ومن من امروز
لیکن آنجا تو تو بوَد من تو بوَد
جانی که درو تیره و روشن تو بوَد
آنجا به یقین جان تو بوَد تن تو بوَد
اینجاست که تو تویی ومن من امروز
لیکن آنجا تو تو بوَد من تو بوَد