شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۸۴
آن سالک گرم روْ که در شیب و فراز
چون شمع فرو گداخت در سوز و گداز
کلّی دلش از عالم جزوی بگرفت
یک نعره زد و به عالم کل شد باز
آن سالک گرم روْ که در شیب و فراز
چون شمع فرو گداخت در سوز و گداز
کلّی دلش از عالم جزوی بگرفت
یک نعره زد و به عالم کل شد باز