شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۲۱
در فرع کجا مشبّهی افتاده است
افلاک ز یکدگر فرو آسایند
چون در نگری حقّه تهی افتاده است
یک ره همه از سفر فروآسایند
در فرع کجا مشبّهی افتاده است
افلاک ز یکدگر فرو آسایند
چون در نگری حقّه تهی افتاده است
یک ره همه از سفر فروآسایند