شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۳۱
تا کی غم یک قطرهٔ خوناب خوریم
زهری به گمان چند به جُلّاب خوریم
پنداری را وجود میپنداریم
تا چند ز کوزهٔ تهی آب خوریم
تا کی غم یک قطرهٔ خوناب خوریم
زهری به گمان چند به جُلّاب خوریم
پنداری را وجود میپنداریم
تا چند ز کوزهٔ تهی آب خوریم