شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۵۶
دل از طمع خام چنان بریان شد
از آتش شوقی که چنان نتوان شد
جانی که ز قدر فخر موجوداتست
در راه غم تو با عدم یکسان شد
دل از طمع خام چنان بریان شد
از آتش شوقی که چنان نتوان شد
جانی که ز قدر فخر موجوداتست
در راه غم تو با عدم یکسان شد