شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۲۲
جانی که نهفت زنگ دنیی او را
روشن نکند صیقل معنی او را
هر کز غم دنیی بسر آرد عمری
چه بهره بود ز ذوق عقبی او را
جانی که نهفت زنگ دنیی او را
روشن نکند صیقل معنی او را
هر کز غم دنیی بسر آرد عمری
چه بهره بود ز ذوق عقبی او را