شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۱۳
دردا که ز درد ناکسی میمیرم
در مشغلهٔ مهوّسی میمیرم
هر روز هزار گنج مییابم باز
اما به هزار مفلسی میمیرم
دردا که ز درد ناکسی میمیرم
در مشغلهٔ مهوّسی میمیرم
هر روز هزار گنج مییابم باز
اما به هزار مفلسی میمیرم