شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۱۱
جانا دل من خویش به دریا انداخت
خود را به بلا بر سر غوغا انداخت
اندوه همه جهان به تنهائی خورد
پس شادی، اگر هست، به فردا انداخت
جانا دل من خویش به دریا انداخت
خود را به بلا بر سر غوغا انداخت
اندوه همه جهان به تنهائی خورد
پس شادی، اگر هست، به فردا انداخت