شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۳۸
شبرنگ خطت که رام افسونم بود
میتاخت به تک که تشنهٔ خونم بود
بر روی آمد، تو گویی از گرم روی
شبرنگ خط تو، اشک گلگونم بود
شبرنگ خطت که رام افسونم بود
میتاخت به تک که تشنهٔ خونم بود
بر روی آمد، تو گویی از گرم روی
شبرنگ خط تو، اشک گلگونم بود