شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۴۳
عاشق که همه جهان به روی تو بداد
جانی که نداشت ز آرزوی تو بداد
هر عافیتی که داشت در هر دو جهان
بفروخت و جمله را به بوی تو بداد
عاشق که همه جهان به روی تو بداد
جانی که نداشت ز آرزوی تو بداد
هر عافیتی که داشت در هر دو جهان
بفروخت و جمله را به بوی تو بداد