شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۲۹
زان روز که عشق تو به من درنگریست
خلقی به هزار دیده بر من بگریست
هر روز هزار بار در عشق توام
میباید مُرد زار و میباید زیست
زان روز که عشق تو به من درنگریست
خلقی به هزار دیده بر من بگریست
هر روز هزار بار در عشق توام
میباید مُرد زار و میباید زیست