شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۳۸
دل نیست که از عشق تو خون مینشود
تن نیست که از تو سرنگون مینشود
جان از تن غم کشم برون رفت و هنوز
سودای تو از سرم برون مینشود
دل نیست که از عشق تو خون مینشود
تن نیست که از تو سرنگون مینشود
جان از تن غم کشم برون رفت و هنوز
سودای تو از سرم برون مینشود