شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۷
کو جان که به چاره چارهٔ جان کنمش
کو دل که علاجِ دلِ حیران کنمش
دردی دارم که هیچ نتوانم گفت
دردی که بتر شود چه درمان کنمش
کو جان که به چاره چارهٔ جان کنمش
کو دل که علاجِ دلِ حیران کنمش
دردی دارم که هیچ نتوانم گفت
دردی که بتر شود چه درمان کنمش