شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
عطار - شمارهٔ ۴۰

میریخت گل و ز خاک مفرش میکرد

وز بیم شدن سینه پُر آتش میکرد

دردا که چو بیوفایی عمر بدید

نابرده شبی به روز، شب خوش میکرد