شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۴۵
گل گفت که در خاک چرا ننشینم
چون از زر خود دست تهی میبینم
زر بر کف دست داشتم باد بریخت
در خاک فتادهام زرم میچینم
گل گفت که در خاک چرا ننشینم
چون از زر خود دست تهی میبینم
زر بر کف دست داشتم باد بریخت
در خاک فتادهام زرم میچینم