شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۵۱
ما بحرِ بلا پیش گرفتیم و شدیم
قربان گشتن کیش گرفتیم و شدیم
چون اشک به پای اوفتادیم به درد
چون شمع سرِ خویش گرفتیم و شدیم
ما بحرِ بلا پیش گرفتیم و شدیم
قربان گشتن کیش گرفتیم و شدیم
چون اشک به پای اوفتادیم به درد
چون شمع سرِ خویش گرفتیم و شدیم