شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیعطار - شمارهٔ ۱۰۳
در اشک خود از فرقت آن یار که بود
غرقه شدم از گریهٔ بسیار که بود
چون کار من سوخته دل سوختن است
با سر بردم چو شمع هر کار که بود
در اشک خود از فرقت آن یار که بود
غرقه شدم از گریهٔ بسیار که بود
چون کار من سوخته دل سوختن است
با سر بردم چو شمع هر کار که بود