شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
عطار - شمارهٔ ۷

شمع آمد و گفت: آمده جانم به لب است

باکشتن روزم این همه سوز شب است

زین آتش تیز در عجب ماندهام

تا اشک چگونه مینسوزد عجب است