شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیسلمان ساوجی - غزل شمارهٔ ۱۱۷
نه تنها، بر سر کوی تو ما را، کار، میافتد
که هر روی در آن منزل، ازین، صد بار میافتد
به بویت باد شبگیری، چنان مست است، در بستان
که چون زلفت ز مستی، بر گل و گلزار، میافتد
به خون مردم چشمم، شماتت کم کن، ای دشمن
چه شاید کرد، مردم را ازین، بسیار میافتد