شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیاقبال لاهوری - غم پنهاں که بی گفتن عیان است
غم پنهاں که بی گفتن عیان است
چو آید بر زبان یک داستان است
رهی پر پیچ و راهی خسته و زار
چراغش مرده و شب درمیان است
غم پنهاں که بی گفتن عیان است
چو آید بر زبان یک داستان است
رهی پر پیچ و راهی خسته و زار
چراغش مرده و شب درمیان است