شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
سعدی - حکایت شمارهٔ ۱۱

یکی را پرسیدند از مستعربان بغداد ما تَقولُ فی المُرْدِ گفت لا خَیرَ فیهِمْ مادامَ اَحَدُ هُمْ لطیفاً یَتَخاشَنُ فاذا خَشُنَ یَتَلاطَفُ یعنی چندان که خوب و لطیف و نازک اندام است درشتی کند و سختی چون سخت و درشت چنان که به کاری نیاید تلطف کند و درشتی نماند.

امرد آنگه که خوب و شیرین است

تلخ گفتار و تند خوى بود

چون به ریش آمد و به لعنت شد

مردم آمیز و مهر جوی بود