شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
عرفی - غزل شمارهٔ ۶۳

آتشین لاله ی دل صد ورق است

هر ورق مایده ی صد طبق است

غشق می خوانم و می گریم زار

طفل نادانم و اول سبق است

حرف مقصود نمی ریزد زود

خانه ی طالع من تنگ شق است

گل غم زآتش من می جوشد

شیشه ی دل ز غمش پر عرق است

از کتابی که منش در خواندم

لوح محفوظ نخستین ورق است

عرفی از عیب تو گفتیم مرنج

هر چه در خق تو گویند حق است