شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیقاآنی - شمارهٔ ۱۴۹
یکی را دیدم اندر ری که دایم
همی نالید از درد جدایی
به خون دل همی مویید و میگفت
بتان را نیست الا بیوفایی
چو بر ما حاصل آخر خود همین بود
نبودی کاش از اول آشنایی
یکی را دیدم اندر ری که دایم
همی نالید از درد جدایی
به خون دل همی مویید و میگفت
بتان را نیست الا بیوفایی
چو بر ما حاصل آخر خود همین بود
نبودی کاش از اول آشنایی