شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیشاه نعمتالله ولی - قطعهٔ شمارهٔ ۵۳
آفتابی تو و ما سایهٔ تو
احولست آنکه یکی را به دو دید
روی او نور هم از روی تو یافت
چشم تو سرمه به چشم تو کشید
این چنین خوش سخن مستانه
در خرابات که گفت و که شنید
آفتابی تو و ما سایهٔ تو
احولست آنکه یکی را به دو دید
روی او نور هم از روی تو یافت
چشم تو سرمه به چشم تو کشید
این چنین خوش سخن مستانه
در خرابات که گفت و که شنید