شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیشاه نعمتالله ولی - قطعهٔ شمارهٔ ۷۵
چون جمالش صد هزاران روی داشت
بود در هر ذره دیداری دگر
لاجرم هر ذره را بنمود باز
از جمال خویش رخساری دگر
خود یک است اصل عدد از بهر آنک
تا بود هر دم گرفتاری دگر
چون جمالش صد هزاران روی داشت
بود در هر ذره دیداری دگر
لاجرم هر ذره را بنمود باز
از جمال خویش رخساری دگر
خود یک است اصل عدد از بهر آنک
تا بود هر دم گرفتاری دگر