شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
عرفی - غزل شمارهٔ ۵۳۰

ای گریه، خون دل به کنار هوس مکن

گلبرگ باغ قدس به دامان خس مکن

یک ره به کعبه داری و صد ره به سومنات

باریک شارعیست، نگه باز پس مکن

صد شاهباز گرسنه پرواز می کنند

ای کبک پر شکسته کنار از قفس مکن

این دشت لاله زار فریب است، زینهار

خضری بجو، گوش به بانگ جرس مکن

فریاد ناسرشته به خون کی دهد اثر

آزار دل مجوی و عذاب نفس مکن