شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
مهدی اخوان ثالث - ناژو

دور از گزند و تیررس رعد و برق و باد

وز معبر قوافل ایام رهگذر

با میوهٔ همیشگی‌اش،‌ سبزی مدام

ناژوی سالخورد فرو هشته بال و پر

او در جوار خویش

دیده ست بارها

بس مرغ‌های مختلف الوان نشسته‌اند

بر بیدهای وحشی و اهلی چنارها

پر جست و خیز و بیهوده گو طوطی بهار

اندیشناک قمری تابستان

اندوهگین قناری پاییز

خاموش و خسته زاغ زمستان

اما

او

با میوهٔ همیشگی‌اش، سبزی مدام

عمری گرفته خو

گفتمش برف؟ گفت: بر این بام سبز فام

چون مرغ آرزوی تو لختی نشست و رفت

گفتم تگرگ؟ چتر به سردی تکاند و گفت

چندی چو اشک شوق تو، امید بست و رفت