شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
مهدی اخوان ثالث - پاسخ

چه می‌کنی؟ چه می‌کنی؟

درین پلید دخمه‌ها

سیاه‌ها، کبودها

بخارها و دودها؟

ببین چه تیشه می‌زنی

به ریشهٔ جوانیت

به عمر و زندگانیت

به هستیت، جوانیت

تبه شدی و مردنی

به گورکن سپردنی

چه می‌کنی؟ چه می‌کنی؟

چه می‌کنم؟ بیا ببین

که چون یلان تهمتن

چه سان نبرد می‌کنم

اجاق این شراره را

که سوزد و گدازدم

چو آتش وجود خود

خموش و سرد می‌کنم

که بود و کیست دشمنم؟

یگانه دشمن جهان

هم آشکار، هم نهان

همان روان بی امان

زمان، زمان، زمان، زمان

سپاه بیکران او

دقیقه‌ها و لحظه‌ها

غروب و بامدادها

گذشته‌ها و یادها

رفیق‌ها و خویش‌ها

خراش‌ها و ریش‌ها

سراب نوش و نیش‌ها

فریب شاید و اگر

چو کاش‌های کیش‌ها

بسا خسا به جای گل

بسا پسا چو پیش‌ها

دروغ‌های دست‌ها

چو لاف‌های مست‌ها

به چشم‌ها، غبارها

به کارها، شکستها

نویدها، درودها

نبودها و بودها

سپاه پهلوان من

به دخمه‌ها و دام‌ها

پیاله‌ها و جام‌ها

نگاه‌ها، سکوت‌ها

جویدن بروتها

شراب‌ها و دودها

سیاه‌ها، کبودها

بیا ببین، بیا ببین

چه سان نبرد می‌کنم

شکفته‌های سبز را

چگونه زرد می‌کنم