شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
ملک‌الشعرای بهار - شمارهٔ ۲۸ - در زندان شهربانی

بگرفتم آفتابه که گیرم ره مبال

آژان گرفت راهم و گفتا اجازه نیست

گفتم تو تا اجازه فراز آری از رئیس

من‌ریده‌ام‌به‌خوٻش‌،‌بگفتاکه چاره‌چیست

یاران نظرکنیدکه جز من به روزگار

آن کس که بی‌اجازهٔ‌دولت ریده کیست