شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیصائب تبریزی - شمارهٔ ۲۴۸
یاد ایامی که رویش را بهار شرم بود
با حیا هنگامه نظاره او گرم بود
یک ته پیراهن آمد تا به کنعان باد مصر
بس که روی دشت از آواز زلیخا گرم بود
یاد ایامی که رویش را بهار شرم بود
با حیا هنگامه نظاره او گرم بود
یک ته پیراهن آمد تا به کنعان باد مصر
بس که روی دشت از آواز زلیخا گرم بود