شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسیکامبیز صدیقی کسمایی - واقعیت
وحشتم از شب و از سرما نیست.
برف، هر چند که در این صحرا
می رسد
تا کفل اسب سیاهم
اما
پیش می باید رفت.
وحشت من همه از مردن، در تنهایی است.
وحشت من، همه از تنهایی است.
وحشتم از شب و از سرما نیست.
برف، هر چند که در این صحرا
می رسد
تا کفل اسب سیاهم
اما
پیش می باید رفت.
وحشت من همه از مردن، در تنهایی است.
وحشت من، همه از تنهایی است.