شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
کامبیز صدیقی کسمایی - خورشید

منم و فکر هر چه باداباد.

در سراشیب تپه ای بر اسب

خیره بر دور دست صحرایم.

برق شمشیر و نعل ها از دور

خبر از آفتاب می آرند.

تا به چنگت نیاورم، خورشید!

خواب در دیدگان:

حرامم باد.