شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
بهرام سالکی - ۱۴ - تا به آن روزی که دندان داشتی

تا به آن روزی که دندان داشتی

از نداری ، حسرتِ نان داشتی

سفره‌ات آنگاه بوی نان گرفت

کاین فلک ، آن نعمتِ دندان گرفت

بر جهان و وعده‌هایش دل مبند

وای بر تو ،خواب غفلت تا به چند

قهر و لطفش بی‌حساب و بی‌دلیل

گه عزیزت سازد و گاهی ذلیل

هر که با نَـرّاد دنیا شرط بست

مُهره‌اش از شِشدر حیرت نرَست (۱)

*****************************

۱ - در بازی تخته نرد به وضعیتی گفته می‌شود که یکی از بازیکنان ، شش خانه

مقابل مهره‌های حریف را گرفته باشد و او نتواند مهره‌های خود را حرکت دهد.

تعبیری‌ست برای بسته بودن راه خروج و نجات .