شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
بهرام سالکی - ۱۹ - قاضی شهری به بی عقلی مَـثَل

قاضی شهری به بی عقلی مَـثَل

جهل او بی‌نقص و عدلش در خلل (۱)

کس نرفتی سوی دیوان قضاش

تا ز حق‌جویی نیفتد در بَـلاش

رأی او در داد‌بخشی ، بی‌بدیل

حکم او در دادخواهی ، زین قبیل :

ظالم و مظلوم را ، بی‌چون و چند

هر دو را یکسر فرستادی به بند!

شرطِ آزادی ، چنین بگذاشتی

تا زمانی که نمایند آشتی!

***************************

۱ - خلل : قصور - کوتاهی - عیب