شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
بهرام سالکی - ۵۹ - آن یکی گفتا که من پیغمبرم

آن یکی گفتا که من پیغمبرم

در نَبوّت ، از رسولان برترم

گر محمد (ص) خاتم پیغمبریست

در وثوق این سخن تردید نیست

لیک ، من قدری ازو کاملترم!

من نبیّ ِ دور بعدِ آخرم (۱)

مردمان گفتند یک مُعجز بیار

تا شویم از جان شما را یار غار

گفت : من را نیست وحی و دفتری

یا عصایی که بگردد اژدری (۲)

لیک فرمان می دهم اشجار را

بی درنگ آیند اینجا نزد ما

حال ، امری می‌کنم بر آن درخت

گرچه انجامش برای اوست ، سخت

می‌دهد لبیک بر دستور ما

چون مطیع ماست و منشور ما

****

پس صدا کردی به آوازی رسا :

کای درخت ، اینک به نزد ما بیا ...

هر شجر را نیست توفیقی چنین

تا که گردد با رسولی همنشین

این سعادت شد نصیبت ای گیاه

تا ز خاک اکنون رَسی بر اوج ماه

گر پَر ِ پَرواز بخشیدت فلک

همتّی کُن ، بال بگشا تا مَلک

گر رَسی بر محضر پیغمبرت

می‌شود تابان به عالم ، اخترت

همگنانت بر تو حسرت می‌خورند

بعد ازین نامت به نیکی می‌بَرند

****

شد ازو اصرار و از سوی نبات! (۳)

آنچه ظاهر شد سکون بود و ثبات

بار دیگر بانگ زد بر آن شجر (۴)

بانگ کِی دارد اثر ، بر گوش کر؟

گر ندایی از حجر بشنیده‌ای؟ (۵)

زآن شجر هم جا به جایی دیده‌ای!

پس نبی گفتا که شاید این درخت

در تحرّک اندکی گردیده لَخت! (۶)

یا که باشد بادِ نخوت در سرش

تا کِی این آتش کند خاکسترش؟

او چو ما ، گر خُلق نیکو داشتی

دست ازین خیره‌سری برداشتی

گر چه باشد خودپسند و بَدمنش

نیست لایق بهر طعن و سرزنش

ما رسولان اهل خودخواهی نِه‌ایم

با چنین رفتارها بیگانه‌ایم

تا برای این شجر الگو شویم (۷)

او نیامد ما به نزدش می‌رویم!

****************************

۱ - ... لیس نبی بعدی : ... بعد از من پیامبری نخواهد بود.

روایتی از حضرت محمد (ص) مبنی بر خاتمت پیامبری بر او.

۲ - اشاره به معجزهٔ حضرت موسی که عصایش را به مار تبدیل کرد.

۳ - نبات : هر سبزه و درخت که از زمین بروید . در اینجا به معنی درخت آمده است .

ز موج بحر کف تو چو نشو یافت نمی ...... نبات سدره و طوبی گرفت نشو و نما (عطار)

سدره و طوبی : نام دو درخت در بهشت

۴ - شجر : درخت - اشجار : درختان

۵ - حجر : سنگ

۶ - لَخت : بی‌حال - بی‌حس

۷ - الگو : ( لغتی به زبان ترکی ) سرمشق - نمونه