شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
بهرام سالکی - ۱۳ - گورستان

به دنیا نگاه کن ،

گورستانی‌ست در جنبش .

و هر که لاشهٔ خود را

بر دوش می‌کشد .

محکومین منتظر!

مصلوبین محتضر .

شرمتان بادا

ای مردمان بی‌تردید .

ابلهان یقین !

بازوهایتان ،

شمشیریست ،

برآمده از کتف ،

برای دریدن !

چشم‌هایتان ، دندان

دست‌هایتان ، دندان !

لبریز چرا نشد ،

نیام‌تان از عشق ؟

شرمتان بادا !

چه عطش‌هایی‌ست در انسان ،

که سیراب نمی‌شود ،

مگر با خون ؟

زمستان ۱۳۹۰