شاعران فارسی زبان
دایرکتوری اشعار پارسی
اِ لیـــار (جبار محمدی ) - رهایی

حـذر کن ای دل از پَســـتی

تـو اِی دُردانـــه ی هستــی

در آ در حلقــه ی مستــان

به شـور و شـوق سـرمستــی

بگیــرد تیـرگــی ، جــان را

چـو در بر روی خود بستــی

مشـو نومیــد و سرگــردان

اگــر روی از جـفا خَستــی

خـدا هر چــاره ای ســـازد

رسـد دامــانــش ار دستــی

بـرای صیــد خـوشبــختــی

بساز از عشق خود ، شَستــی

سمـائی می شوی ؛ اِلیــــار !

اگــر از دام تـــن جَـستــی